بالاخره همه این قیل وقالها تمام شد .البته امیدوارم چنین باشد.. یادم نمیرود از زمانی که خاتمی آمد هی گفتیم نمیگذارند کار کند ..الحق که در بسیاری از موارد اینچنین بود ولی نکته مهم قضیه این بود که ما به عنوان مردم وکسانیکه به او رای دادیم هم خیلی پیگیر خواسته های خود و شعارهای خاتمی نبودیم هیچگاه یک اقدام سازمان یافته برای طرح وپیگیری مطالبات خود وشعارهای عالیجناب خندان نداشتیم همیشه انتظار داشتیم که او بیاید و قهرمانانه افشا کند وحرف بزند ولی هرگزاینطور نشد و دلیل اصلی این امر نیز آن بود که در اینمورد هم ما خیلی جدی نبودیم و هرگز مطالبات خود را به طور مداوم وپایدار و سازمان یافته پیگیری نکردیم ..امروز هم چه می توان کرد..همه آدمها دچار نسیان می شوند خاتمی هم روش..ولی امروز روز دیگری است ..کسی رییس جمهور ایران شده که شاید ما زیاد از آن خوشمان نمی آید چرایش را شاید خیلیها ندانند ()ولی من میدانم و دلیل من برای خودم خواهد بود.اما نکته مهمی که که در اینجا مطرح است اینست که بخواهیم ونخواهیم او رییس جمهور ایران شده است نه رییس جمهور طیف اقتدارگرا ،اصولگرا ویا هر گرای دیگری ...حرفهایی زده که باید عمل کند و باید پای حرفهای خود بایستد ..وگرنه همه افراد این مملکت می بایستی که بتوانند و بخواهند که از او انتقاد کنند.

حقیقتش اینست که من معتقدم که امروز جنبش نوینی از دموکراسی خواهی می بایستی در جامعه شکل بگیرد و آن جنبش سئوال پی در پی و پیگیری و نظارت مستحکم است..جر زنی هم ممنوع..تنها راه جلوگیری از استبداد سئوال کردن است..اینقدر بپرسیم تا همه مجبور به پاسخگویی شوند..مگر نه اینکه اینها برای انتخابات بعدی دوباره نیازمند حضور مردم هستند..روزی که به یکی از جلسات هم اندیش ستاد کروبی رفته بودم به دوستان حاضر گفتم : کسیکه در انتخابات شرکت میکند یعنی اینکه نظام ایران را قبول دارد قانون اساسی را قبول دارد و حد اکثر مخالفتش در چهار چوب قانون اساسی می باشد والا که در انتخابات شرکت نمی کند و از هیچ کاندیدایی حمایت نمیکند..مگر کدام کاندیدا بود که گفت من از فراز قانون اساسی پرواز خواهم کرد..هیچکدام..پس نمی توان خیالبافی کرد در حال حاضر فعالیت سیاسی عملیاتی فقط در چهار چوب قانون اساسی محتمل است که ممکن باشد وواقعا اگر فکر میکنیم که این نظام به آخر خط رسیده است راه آن حمایت کردن از این کاندیداها وشرکت در انتخابات واز این قسم مسائل نمی تواند باشد..پس اگر می خواهیم در این مملکت کار سیاسی کنیم و حداکثرش در انتظار توبیخ وحذف و سانسور باشیم ونه عواقب بد تر می بایستی که احساس مرگ بهمان دست ندهد ..می بایستی به زندگی فکر کنیم به این فکر کنیم که فضای قبل از 76بدتر از فضای امروز بود ولی زنده ماندیم حرف زدیم و ماندیم..می خواستم شعر زمستان اخوان را بنویسم بعدش هم یک مقداری آه وافسوس اضافه کنم ولی دیدیم که اصلا اهل مردن ویخ زدن نیستم.امروز بزرگترین چالش روبروی ما جنبش سئوال کردن خواهد بود ..وبیایید از فردا در مورد همه آنچه که شعار داده شده سئوال کنیم و سئوال کنیم وسئوال و..