طرفدار چه کسی باشیم؟
خداییش این سیاست عجب عالمیه ،این بار یه اتفاق جالبی افتاده خیلیها دنبال اینند که ببینند بقیه به کی رای میدن یا تو نظر سنجیها کی بالاتره تا اونا هم همینکارو کنند البته منظورم عوام نیست که تا بوده همینطور بوده،خیلی از مدیران دولتی هم مالتی طرفدار شدند یعنی هم توی ستاد هاشمی پرسه میزنند ،هم با بچه های قالیباف گرم میگیرند هم یه گوشه چشمی هم به بقیه راستیها دارند که این جماعت همون جماعت یک بو م و دو هوا هستن وانده فرصت طلب،یه زمانی یادمه که یه وقتی اوائل حضور خاتمی توی یه جمعی از دوستان فعال سیاسی ، دانشجویی می گفتم این خاتمی رو نمیذارن به جایی برسه رفقا میگفتن تو بدبینی و لی من یه اصطلاحی داشتم اون روزا که شاید خیلی قشنگ نباشه ولی حق مطلب رو می رسونه واون اینه که جنبش اصلاح طلبی در تضاد شدید با منافع فاحشه های سیاسی قرار میگیره واین جماعت آدمهایی هستند که اصولا یک اصل ثابتی تو زندگیشون ندارن و تنها جاهایی ریسک میکنند که منافع شخصیشون تامین بشه وهمونطوریکه توی این هشت سال دیدین این اتفاق افتاد وحالا این جماعت که تا دیروز سایه هاشمی یا راستو با تیر میزدند برای حفظ موقعیت خودشون افتادن دنبال یه مستر سیاسی جدید..فرقی هم براشون نمیکنه که این آدم کیه عقایدش چیه وهدفش از کاندیداتوری چیه،تازه جالب تر از همه اینه که اینا بعد از اینی که طرف رای آورد از خود پاپ هم کاتولیک تر میشنو ....(و اثبات این حرف من هم گفته گنجی به معینه که گفت کسایی رو درو بر خودت جمع کن که حاضر باشند برای عقیدشون زندان هم برن).بگذیرم
من در اوائل حضور خاتمی یه نیمچه تئوری رو مطرح کرده بودم که فک میکنم توی این فضای خلوت می تونم روش بیشتربحث کنم اصل تئوری رسیدن از هیجان به شوق در فضای سیاسی کشورهای جهان سومه...توضیحات بیشتر رو توی نوشته بعدی به طور مفصل میآرم
نظرات (0)

Post a Comment

راهنما
سخن پراکنی
امکانات
لینکها در صفحه جدید
تشکر


کليه حقوق محفوظ است